گزیده ای از حق طبی های اخیر

ما اهل کوفه نیستیم      پول بگیریم بایستیم  

مرگ بر روسیه 

کشتی جوانان وطن الله اکبر    مرگ بر تو مرگ بر تو مرگ بر تو مرگ بر تو 

ایران شده فلسطین      مردم چرا نشستین؟؟؟ 

توپ تانک تجاوز دیگر اثر ندارد  

 

اگه بار گران بودیم رفتیم

دارم میرم دارم میرم به شهر جدیدم اره دیگه بعد یه سال حالا دیگه رفتم انتقالی گرفتم واسه ادامه تحصیل.

 چند شب پیشا که داشتم برا درست کردن کارام میرفتم اونجا از بیرون شهر که داشتم میدیدم حس غروری منو فراگرفت این چراغای شهر جدید منه...اره حالا  من  و یه دنیای جدید یه عالمه تجربه جدید .....خوش میگذه هم کار میکنم هم درس میخونم .......

یه موقع هایی دلم میگیره دوباره خوابگاه دوباره تحمل ادمای رنگارنگ دوباره مسئولیتای عجیب و غریب

خونه خوبه راحته ادم واسه خودشه ولی خوب سختی مال ماست همیشه تحملش میکنیم یه جوری باهاش کنار میایم.....

یه حولی تو دلم هست شاید به خاطر تغییره که داره ایجاد میشه ولی خوب دیگه فردا راهیست که باید رفت البته میدونم که فردا مال منه اره فردا مال منه مال خود خودم ....حالا دیگه خودمومیبینم ویه دنیا تازه یه جایی که بقیه شو دیکه باید تنها برم ......میرم... میرسم...میدوونم .

 

 

جاده خاکی

گفت:" بگو که دوسم داری" "بگو بگو فقط یه بار     اخه توام فقط یه باربه روت بیار"

گفتم:"یه روز می فهمی از چشمام چه احساسی به تو دارم ."

" از اعتراف که نمی هراسم ."از اعتراف اینکه" نه میشه با تو سر کنم    نه میشه از تو بگذرم"

هیچ وقت نفهمیدم که " تو چرا همیشه با منی؟"

اره هیچ وقت بهت نگفتم که "ازتو من چه زیبا میشوم"

نگفتم که" دلیل اینکه ارومم همین لبخند پنهانی کنار لحن گیراته"

ولی" نفرین به سفرکه هر چه کرد او کرد"

البته تو این مساله ام "تقدیر بی تقصیر نیست"

اینا رو تو دلم بهش گفتم.

گفت:"باشه طلبت حرفایی که باز نیومد به لبت"

به خودم گفتم:"میترسم دست دلم رو شه"

با همه اینا "گذشتن از تو کار من نیست"..................