من عادت کردم.
آخر یه روزی خودشون خسته میشن بیخیال من شین.به قول شاملو"دست برداراز این خسته ی مست،یک طرف شو منشین بر سر راه."
امروز هیچ حرفی برای گفتن ندارم .امممممم
فقط آره بذار بگم .توی یه عصر پنج شنبه ی عاشقونه و شیک بی شریک رفتیم پارک.خوب بود.اینه قصه ی تسلیم و بی خیالی من .بییییییییییییییییییییییییییخیال همه شدم .عاشق این رهاییم.