جاده خاکی

گفت:" بگو که دوسم داری" "بگو بگو فقط یه بار     اخه توام فقط یه باربه روت بیار"

گفتم:"یه روز می فهمی از چشمام چه احساسی به تو دارم ."

" از اعتراف که نمی هراسم ."از اعتراف اینکه" نه میشه با تو سر کنم    نه میشه از تو بگذرم"

هیچ وقت نفهمیدم که " تو چرا همیشه با منی؟"

اره هیچ وقت بهت نگفتم که "ازتو من چه زیبا میشوم"

نگفتم که" دلیل اینکه ارومم همین لبخند پنهانی کنار لحن گیراته"

ولی" نفرین به سفرکه هر چه کرد او کرد"

البته تو این مساله ام "تقدیر بی تقصیر نیست"

اینا رو تو دلم بهش گفتم.

گفت:"باشه طلبت حرفایی که باز نیومد به لبت"

به خودم گفتم:"میترسم دست دلم رو شه"

با همه اینا "گذشتن از تو کار من نیست"..................

نظرات 1 + ارسال نظر
جواد جمعه 20 شهریور 1388 ساعت 19:47 http://jsajjadi.blogsky.com

با سلام وبلاگتون را خوندم جالب بود اسمش هم جالبه ولی چرا سوت سوتک !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد