آخر هفته ایی رفته بودم دریا ،البته به قصد دریا نه ها ،به قصد پیدا کردن کسی رفته بودم ......پیداش کردم ،یعنی ردشو زدم ،طرف عشق گمشده و 8 ساله ی یکی از نزدیکامه ......آره به خودش نگفتم ،رفتم طرفو پیدا کردم ،بعد زنگ زدم همه چی رو بهش گفتم ،طفلی کوپ کرد .....ای ای ای ،امان از ما زن ها ،.......................(نقطه چین می ذارم چون کلمه کم آوردم) ..............آره دختر بیچاره ی قصه ما تاوان جهالت کسی یا کسانی دیگر رو پس داد تاوان سختی بود من شاهدش بودم ،خیلی سخت .
دریا بی نظیر بود ،بی کران ،سبز آبی ،یه وقتایی لاجوردی ،موج رو موج،بخشش پشت بخشش ،بززززرگ ،کف رو کف ،داشتم نگاش می کردم (باور نمی کنی ولی 9 ساعت عمییییق نگاش کردم )
با خودم گفتم چه طور میشه اینجا شونه به شونه ی دریا کار کرد.زندگی کرد اما قدر نشناس بود ؟؟؟؟
پست بود ؟باد آمد همه ی بوته ها را با خود کند و برد ....گفتم آری در کنار این دریا مثل این باد می شود پست بود و تمام بوته های بی ریشه را کند و باخود برد و در جایی رها کرد بی توجه به آینده ی بوته های بی ریشه ..........همه جا می شود پست بود .
جای نقطه چین ها رو خالی بذار که درد داره ... خیلی
باشه
چه جالب. ببین یه پیشنهاد: بیا مشترکا یه آژانس بزنیم می آدمهایی که شکست عشقی خوردن رو پیدا می کنم تو هم برگرد ببین عشقشون کجا سرگرمه.
حواسم هست کامنت قبلیمو تایید نکردی ها
جدا این روزا نمی فهممت ،
حواست باشه تا اموراتت ببگذره آقای جذاب .......
چرا مساله رو فلسفی اش می کنی. خب بگو کجای حرفام برات مبهمه تا توضیح بدم خانم جذاب.
راستی چرا ازم شاکی هستی شما؟! نگی نیستم و فلان و بیسار ها هستی دیگه
نمی دونم این روزا با نوشته هات نمی تونم ارتباط برقرار کن ،یا عیب منه یا تو .....و البته با کامنت هات .
ما از تو کی شاکی بودیم .؟؟؟؟؟؟؟؟
اینی که می گی یعنی از اول باهام همراه بودی اما خاموش. دقیقا از کی نوشته هام برات غریبه شدن؟
نمی دونم دکتر یه چند ماهی می شه این جوری شدم