تا حالا تو قصه پینو کیو دقیق شدید ،یه چیزی که من
تازه کشفش کزدم برام جالبه قصه اینه که یه آدم چوبیه که مثل آدمه اما هنوز آدم
نیست ،یه آدمه که هنوز آدم نیست باید یه شرایطی رو طی کنه تا آدم شه ،هنووز آدم
نیست مثل یه عروسک خیمه شب بازی به هر طرفی می ره هنووز آدم نیست ،آدم واقعی نیست
،یادتوون میاد قصه رو آخر قصه یه پسر واقعی میشه ؟؟؟یه آدم واقعی . چندتاموون این
طوریم تا حالا به قصه ی آدم شدن خودتوون فکر کردین ؟کجای قصه ایین ؟اولاشین ؟یعنی
فقط چوبین ؟یا هموون تعبیر قشنگ نیچه واپسین انسان ؟یا نه تو مرحله ی انسان شدنین
؟شاید بین همین ماها یه ابر انسان هم باشه ........................
نمی دونم ... سعی می کنم که انسانیت رو فراموش نکنم ... خودت چی فکر می کنی؟
من راجع به خودم منظورته ؟؟؟؟
آره ...
می دونی من حس می کنم به مرحله ی انسان رسیدم ،یا بهتر بگم رد شدم،واپسین انسان که نیستم مطمئنم .
کامنت دیروزم نرسید؟
آره منظورم خودته ...
جواب دادم نمی دونم کجا رفته .!!!!!!!!!!!!!!!!!
پس اوضاعت خوبه خدا رو شکر. راستی یه چیزی ... می شه یه خرده هم از شادی ها و خوشبختی های انسان ها بنویسی؟ خیلی از پست های قدیمی رو خوندم و می دونم دلمشغولی های دوست من اینجا چیه. اما در کنار مسائلی که برات خیلی مهمه میشه گاهی هم بذاری اون نیمه پنهان شخصیتت هوایی بخوره؛ نه؟
البته قصدم دخالت و فضولی نیست؛ ولی این نظرم بود که حس کردم باید بگم بهت.
جالبه................
چی جالبه؟ میشه از این کلمه برداشت های مختلفی کرد. منظورت چیه؟
اینکه همه دنبال موضوعات گل و بلبل اند
از اونجایی که دوستم رو تنهایی گیر آوردی میام به کمکش
بابا افسرده!! تریپ یاس فلسفی!! غمگین!! دلمرده..
اینجا که میام یه حسی منو می کشونه طرف شوخی و کمی مسخره بازی. به دل نگیر
آقای خجسته دل .