یه روز یه خونه ایی بود کهههههههه تابستونا
روی پپپپپپشت بومش ولو می شد خووووورشید
درخت انجیر پیری که تو بااااااااااغ بود
همه ی کودکی های منو میییدید.
آی اشک تو چشام جم می شه اینو می خونم .............
دیووونه بازیای اینجا رو دوست دارم اما اگه در حالت غیر مجازی منو ببینی می گی بابا این دیگه چه آدم قدیه.
دقت کردین تابستون توی مرداد یه طعم دیگه ایی می شه ؟؟؟؟
درگیرتم این روزا ،درگیرمی این روزا ........اما من ساده ام لو می دم اما تو نه .................. وقتشه باید یه تکونی به خودم بدم رفیق .............. .
بیا حواسمان را پرت کنیم ،کدامیک دورتر می افتد؟؟؟؟؟
افاده می آیی این روزها .......نیامدنت هم تبانی دیگران است ..................تو چرا بازیچه شدی من ساده بودم ، من دلتنگ بودم ،من عاشق بودم تو که نبودی ..... .
دلم تنگ می شود این روزها می دانم اگر هم باشی بازهم دلتنگم .می بینی دیگر بودن و نبودنت هم فرقی نمی کند رفیق .....
این قدر انرژی پایت ریختم تو اما تمام این مدت داشتی هوا عوض می کردی ..............
خداییش میام بنویسم همه چی می پره ....